نفرین آنها که مخالف نشر این همه کتاب داستان ایرانی و زیادشدن تعداد نویسندهها بودند، دارد کارگر میافتد، متاسفانه. بحرانهای اقتصادی دامنگیر همهی مردم و بهخصوص کتابخوانها، و بحران کاغذ و مومات نشر کار را بر ناشران چنان سخت کرده که اغلب یا همهشان برنامهی انتشار کتابهای ایرانیشان را تا حد زیادی به تعویق انداخته یا کلاً موکول به زمانی نامعلوم کردهاند.
نفرینها همیشه همینطورند؛ آنطور که نفرینکنندهها میخواهند اتفاق نمیافتند. اگر خیلی از دوستان نویسنده و منتقد معتقد بودند که بهتر است ناشران سختگیری بیشتری بکنند و کتابهای کمتر اما بهتری منتشر کنند، حالا باید ببینند که ناشران نه فقط ممکن است روی انتشار اغلب کارهای نویسندههای جوان ریسک نکنند، که حتا روی کارهای آدمهای شناختهشده هم مکث کنند و هر کدام را مدام به تویق بیندازند، تا مثلاً وضع نشر بهتر شود. در این میان لابد کتابهای خارجی کمتر شامل این تردیدها و به تعویق انداختنها خواهند شد. دلایلش کموبیش روشن است و احتیاجی به شرحشان نیست.
نکته اما همان نفرینی است که بهظاهر از سر دلسوزی ادا شده است، اما به گمان من نشانهی ناتوانی از بهکارگرفتن نعمتی است که به دلیل فراوانی رد یا انکارش میکنیم. بگیریم اصلاً مثل همین بارانها، که وقتی آمادهگیاش را نداریم و مهیاش نیستیم، به جای نعمت و فراوانی و برکت تبدیل میشوند به فاجعه. سیل داستاننویسی ما اما فاجعه نبود و نمیتوانست باشد، جز اینکه بسیاری از آنها که فکر میکنند زیادی نویسندهها و کتابهای جدید جاشان را تنگ کرده، مدام شکوه و شکایت کنند (و کردند) که این همه نویسنده و کتاب ایرانی میخواهیم چه کار.
میشود فهمید که وقتی تعداد کتاب اولی یا دومیها کم و کمتر شود، معناش حتماً ازدسترفتن تعدادی از استعدادهایی است که میتوانستند گوشههایی ناشناخته از ایران و نگاه ایرانی را به تماشا بگذارند؛ چیزی که در همین دو سه دهه زیاد دیدیم. آنها هم که متوسط یا بد بودند، یا حذف شدند و یا کار خود را بهتر کردند تا بهتر دیده شوند. اگر کار خوبی هم بود که در شلوغیها دیده نشد، مقصر نه نویسندهها که منتقدهایی هستند که آنها را ندیدند، یا هر کس که میتوانست کمکی به دیدهشدنشان بکند.
متاسفانه در سیل این خرابیها چشمانداز من هم مانند باقی آدمها تیرهوتار است و دیگر نمیتوانم امیدوار باشم که هر سال حداقل یکی دو چهرهی جدید و مستعد به داستاننویسیمان اضافه شود. این وضع و این بحران تا کی ادامه خواهد داشت؟ تا رفع بحران کاغذ و مومات چاپ؟ تا رفع مشکلات کلی اقتصادی؟ نه. وقتی تمام خواهد شد که ما نعمت را نقمت نشماریم و یا بدتر، آن را به این تبدیل نکنیم و کاری کنیم که نعمتها وارد زندهگیمان شوند و قدردان باشیم نه نفرینکننده.
درباره این سایت